واژه‌نامه‌ و اصطلاحات‌ محلي‌ روستائي (گرگر) 2
هادیشهر
کلیاتی در باره محال گرگر ، تاریخ و سرنوشتاین منطقه ، بزرگان ادیبان شاعران و کلاً در باره گذشته و حال و ...مطالب خواندنی گوناگون و متنوع...
نگارش در تاريخ دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, توسط آراز

واژه‌ نامه ‌اصطلاحات‌ وسايل‌ حمل‌ و نقل‌ و اشيا و آب‌

تولوق‌ : نوعي‌ از چرم‌ و پوست‌ گوسفند و لاستيك‌(مشك‌)

سَطيل‌ : سطل‌

دؤلچا: سطل‌

وِديره‌ : نوعي‌ سطل‌ دهان‌ گشاد كه‌ بوسيله‌ آن‌ آب‌ را از چاه‌ بيرون‌ مي‌كشند.

دؤئل : سطلی از لاستیک کلفت مثل لاستیک چرخ ماشین که از آن در کشیدن خاک و یا لجن از چاه استفاده می شد .

واژه‌ نامه‌بوي‌ اولچي‌ لري‌ (واحدهاي‌ طول‌)

آرشين‌ : اگر يك‌ دست‌ انسان‌ كاملا باز باشد از نوك‌ بيني‌ تا نوك‌ انگشت‌ مياني‌ دست‌ كشيده‌ را يك‌آرشين‌ حساب‌ مي‌كنند و معمولا حالا يك‌ متر محسوب‌ مي‌شود.

ياريم‌ آرشين‌ : ميزان‌ نيم‌ زرع‌ از سر آرنج‌ تا نوك‌ انگشت‌ مياني‌ دست‌ مي‌باشد.

آدديم‌ : قدم‌ يك‌ گام‌ كشيده‌ از پاشنه‌ عقب‌ پا تا نوك‌ انگشت‌ پاي‌ جلو و اندازه‌ تقريبي‌ آن‌ حدود يك‌آرشين‌ است‌. اين‌ اندازه‌ها براي‌ اندازه‌گيري‌ طولهاي‌ متوسط روي‌ زمين‌ و مزرعه‌ و اطاق‌ بكار مي‌رود.

آغاج‌ (فرسنگ‌ يا فرسخ)‌ :  مقدار راهي‌ است‌ كه‌ يك‌ انسان‌ معمولي‌ در بيابان‌ و كوه‌ به‌ حالت‌ پياده‌ وبدون‌ خستگي‌ و در حالت‌ معمولي‌ بتواند در مدت‌ يك‌ ساعت‌ طي‌ كند. هر آغاج‌ يا فرسنگ‌برابر با 6 كيلومتر است‌.

آياخ‌ (پا) :  براي‌ اندازه‌گيري‌ طولهاي‌ كوچك‌ كه‌ روي‌ زمين‌ قرار دارند مانند فرش‌ و طول‌ و عرض ‌اتاق و اندازه آن  از انتهاي‌ پاشنه‌ تا سرانگشت پا‌.

دؤت‌ بارماق‌ (چهار انگشت):  پهناي‌ چهار انگشت‌ بهم‌ چسبيده‌ است‌ از سايه‌ انگشت‌ سبابه‌ تاانگشت‌ كوچك‌.

قاريش‌ : طول‌ آن‌ از نوك‌ انگشت‌ كوچك‌ تا نوك‌ انگشت‌ شست‌ در حاليكه‌ همه‌ انگشتان‌ كاملا ازهمديگر باز باشد.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: