شال اوزوک
هادیشهر
کلیاتی در باره محال گرگر ، تاریخ و سرنوشتاین منطقه ، بزرگان ادیبان شاعران و کلاً در باره گذشته و حال و ...مطالب خواندنی گوناگون و متنوع...
نگارش در تاريخ جمعه 27 آبان 1390برچسب:آداب و رسوم, توسط آراز

البته استارت عروسی از این تاریخ زده می شد. مادر به همراه یک یا دونفر از زنهای فامیل نزدیک مجدداً به خانه دختر می رفتند و زمان برنامه شال اوزوک را تعیین میکردند .  و یک عصر یا شب با تشریفات خاصی ، با بزن و بکوب مختصری شال را روی سر دختر و انگشتر را به دست دختر میکردند .

 

(در اینجا بهتر است از رسم دیگری برایتان بنویسم که بندرت اتفاق می افتاد و آن این بود که گاهی در عروسی ها ، که دختران به رقص و پایکوبی می پرداختند مادر پسرها که معمولاً قبلاً با خانواده دختر هماهنگ می شد شالی در هنگام بازی روی سر  دختر مشخص می انداخت و این به معنی آن بود که این دختر را به پسرش نشان میکرد و دیگر کسی به خواستگاری آن دختر نمی رفت و او مال پسر خانواده صاحب شال بود . تا رسماً سایر مراسم بجای آورده شود . اینکار در موقعیتهای دیگر عروسی نیز ممکن بود انجام شود )

حيدربابا ، قورى گؤلوْن قازلارى

گديکلرين سازاخ چالان سازلارى

کَت کؤشنين پاييزلارى ، يازلارى

بير سينما پرده سى دير گؤزوْمده

تک اوْتوروب ، سئير ائده رم اؤزوْمده

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: