مراسم عروسی (انواع عروسی )
هادیشهر
کلیاتی در باره محال گرگر ، تاریخ و سرنوشتاین منطقه ، بزرگان ادیبان شاعران و کلاً در باره گذشته و حال و ...مطالب خواندنی گوناگون و متنوع...
نگارش در تاريخ یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:, توسط آراز
عروسی ها در روستای آن روزگار چند نوع بود . تا آنجایی که حافظه ام یاری میکند پولی طوی معمولی طوی  و توسجی جیخان و.... هرکدام از این راه ها روال خودش را داشت . معملاً همه این عروسی ها مسیر یکسانی را طی میکردند و نوع آن بیشتر به دعوت شدگان مجلس مربوط می شد در گ پوللی طوی " خانواده داماد برای روزی که عروس را به خانه می آورند (طوی گئه جه سی ) برای شام عده ای را دعوت میکند و بعد از شام یک نفر برخاسته و اول خودش مبلغی برای داماد اهدا میکند . بعد یکی یکی مدعوین هر کدام بسته به شرایط و امکانات خودش به آن فرد میدهد و او نیز با صدای بلند اسم کسی را که پول داده مبلغی که داده بلند در مجلس میخواند . .. و به این ترتیب پول قابل توجهی جمع می شود  . این مبلغ معمولاً برای کمک به داماد در شروع زندگی مشترک در آن زمان رسم خوبی بود .

عروسی توسجی چیخان هم در آن زمان که روستا وسعت زیادی نداشت و جمعت آن کمتر بود ، همه اهل روستا به عروسی دعوت می شدند . ...

و عروسی معمولی هم همان است که شرح میدهیم .

تصویر جنبه تزئینی ذلرند

لازم است نکته مهمی را که در شروع مطلب عروسی ، بعلت فرامشی از قلم انداخته ام را در این جا توضیح دهم .

قبل از هر اقدامی ، وقتی تصمیم به صحبت و الچیلیک گرفته می شد ، مادر  یا یکی از افراد مسن خیلی نزدیک فامیل به یک روحانی و یا فرد قرآن خوان و متدین روستا میرفت و از روحانی میخواست که جهت یک امر خیر مهمی استخاره بکند و در حقیقت با قرآن صلاح مشورتی بنماید و روحانی نیز با مراجعه به قرآن ،  خوب یا بد بودن موضوع را به فرد می گفت . اگر نتیجه استخاره بد بود ،موضوع به فراموشی سپرده می شد ولی اگر خوب بود ، روند خواستگار و ....شروع می شد .

گویا در زمانهای خیلی دور برای عروسی هفت شبانه روز مجلس جشن و سرور تدارک می دیدند ولی از آنزمانی که من بیاد دارم این جریان سه روز ادامه می یافت و سازندگان محلی از عصر روز اول در میدان روستا که نزدیک خانه پسر قرار داشت با دهل و سورنا و بالابان شروع جشن را اعلام میکردند و تا تاریک شدن هوا در آنجا میزدند و معمولاً جوانان روستا با هم کشتی میگرفتند شروع عروسی را معمولاً طوری تنظیم میکردند که با یکی از اعیاد  مهم اسلامی مانند غدیر و نیمه شعبان و یا ولادت یکی از معصومین همزمان باشد (که به آن ساعت خوش می گفتند . ) ولی اگر اینگونه مناسبتی نبود از عصر روز سه شنبه شروع میکردند و تا آوردن عروس به خانه این بزن وبکوب ادامه پیدا میکرد .

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: